«وَ
اَخَذَ اللهُ میثاق المؤمن عَلی اَشیاءٍ أَیسرها عَلَیه مؤمن مثله یقول بمقالِتِه
یعیبه و یحسده، و الشّیطان یغویه و یَمقته و السّلطان یقفو أثره وَ یَتَبع
عَثَراته و کافر بالّذی هُوَ مُؤمن بِه یَری سَفَکش دمه دیناً وَ اَباحَة حَریمه
غنماً فَما بَبقاء المؤمنُ بَعدش هذا؟»
خداوند
از مؤمن چند چیز را پیمان گرفت که ساده ترینش بر او این است که
1–
مؤمنی که چون او گفتارش را باز گوید، اما عیبجوئی او را کند، و بدو حسد وزرد؛
2–
و شیطان او را گمراه کند، و سخت در پی گرفتن او باشد؛
3–
حاکم جور دنبال ردّپای اوست، و خطاها و لغزشهای او را دنبال می کند.
4–
کسی که به آنچه او ایمان دارد، کافر است و ریختن خون او را عمل به احکام دین می
بیند، و هتک حرمت او را پیروزی می داند. پس، چگونه است پایدار ماندن مؤمن پس از
آن؟!
این
کلام اندکی از شدّت ابتلاء مؤمن و خطراتی را که با آن روبرو است نشان می دهد.
بدیهی است که تنها با هوشیاری و پابرجائی و توکّل بر خدا می توان بر این مشکلات
پیروز شد. مؤمن به آزمایشهای سختی دچار شده است که ساده ترین آن گرفتار شدن به دام
دوست نادان گنه کار است، که غیبت او را می کند، به او حسد می ورزد، تهمت می زند،
شیاطین انس و جن برای گمراهی او سخت در تلاشند و ظالمان در پی دستگیری و از بین
بردن اویند.
بر
شما است که هوشیار باشید تا به دامن این شیاطین نلغزید و از عهده ي این آزمایشها
سرفراز برآئید. بر پیمانی که با خدا بسته اید وفادار بمانید و کوشش کنیم و از خدای
تعالی یاری بجوئیم تا وسیله ي غیبت، تهمت، گمراهی و آزار مؤمنان قرار نگیریم.